| 6 سال پیش Ali Oji

عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست عشق آن دلدار ما را ذوق جانی دیگرست سینه های روشنان بس غیب ها

عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست عشق آن دلدار ما را ذوق جانی دیگرست سینه های روشنان بس غیب ها
عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست
عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست
سینه‌های روشنان بس غیب‌ها دانند لیک
سینه عشاق او را غیب دانی دیگرست
بس زبان حکمت اندر شوق سرش گوش شد
زانک مر اسرار او را ترجمانی دیگرست
یک زمین نقره بین از لطف او در عین جان
تا بدانی کان مهم را آسمانی دیگرست
عقل و عشق و معرفت شد نردبان بام حق
لیک حق را در حقیقت نردبانی دیگرست
شب روان از شاه عقل و پاسبان آن سو شوند
لیک آن جان را از آن سو پاسبانی دیگرست
دلبران راه معنی با دلی عاجز بدند
وحیشان آمد که دل را دلستانی دیگرست
ای زبان‌ها برگشاده بر دل بربوده‌ای
لب فروبندید کو را همزبانی دیگرست •#‌مولانا
#‌على_اوجى
پ ن : عکس خویش انداز پشت فوولو خود فوکوس

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط