|
6 سال پیش
Shabnam Moghaddami |شبنم مقدمی
به چرک می نشیند خنده به نوارِ زخم بندی اش ار ببندی رهایش کن...رهایش کن، اگر چند، قیلوله دیو، آشفته
![به چرک می نشیند خنده به نوارِ زخم بندی اش ار ببندی رهایش کن...رهایش کن، اگر چند، قیلوله دیو، آشفته](https://www.ejiga.com/ejiga/media/1836542058192211279/Bl8tUWBnI1P.jpg)
به چرك مي نشيند خنده
به نوارِ زخم بندي اش ار ببندي
رهايش كن!...رهايش كن، اگر چند، قيلوله ي ديو، آشفته مي شود...
حتي اگر ، ديريست تا بهار
بر اين مَسلخ ْ، برنگذشته باشد ...تا خنده ي مجروحت ، به چرك اندر ننشيند
رهايش كن!
چون ما... رهايش كن!
(سروده ي ا.بامداد ، با نام ّ"تعويذ"از دفتر شعر "ابراهيم در آتش")
عكس از ساقي بليغ . تهران. خرداد ماهي كه گذشت.
#احمد_شاملو #ابراهيم_در_آتش #شعر_معاصر
به نوارِ زخم بندي اش ار ببندي
رهايش كن!...رهايش كن، اگر چند، قيلوله ي ديو، آشفته مي شود...
حتي اگر ، ديريست تا بهار
بر اين مَسلخ ْ، برنگذشته باشد ...تا خنده ي مجروحت ، به چرك اندر ننشيند
رهايش كن!
چون ما... رهايش كن!
(سروده ي ا.بامداد ، با نام ّ"تعويذ"از دفتر شعر "ابراهيم در آتش")
عكس از ساقي بليغ . تهران. خرداد ماهي كه گذشت.
#احمد_شاملو #ابراهيم_در_آتش #شعر_معاصر
بیشتر...
تبلیغات