|
6 سال پیش
Behnoush tabatabaei
.بى بى بتول مى گفت مرض دارى، مرض لبخند بهدارى سر نبش هم مى گفت اسمش خستگى خنده است به بى بى بتول گفت
.
بى بى بتول مى گفت مرض دارى، مرض لبخند. بهدارى سر نبش هم مى گفت اسمش"خستگى خنده" است. به بى بى بتول گفته بودند: لبخندم خسته تر از اينه كه خودش را جمع و جوركنه.راست گفته بودند، چون بى پدر خودش را مدتهاست ولو كرده است روى صورتم و از جاش تكان هم نمى خورد. خودش رو موذيانه وا داده است روى لبهايم و ناى رفتن هم ندارد. مدتهاست تمام خطوط صورتم از خستگى خنده ام دردشان گرفته. بى بى بتول وازلين مى ماليد كه عالى نبود ولى خوب بود. يه كم مى سوخت ولى خوب بود. بدتر از همه شبهاست كه زمان خوابيدن هم نمى رود. بى پدر حتى وقتى بى بى بتول مُرد هم از روى صورتم تكان نخورد. درد بى درمان است درد بى درمان! خدا نصيب دشمنم هم نكند. بى بى بتول نذر كرده بود و مى گفت حتما شفا دهنده شفايم خواهد داد و هى ورد مى خواند و شفا دهنده را فوت مى كرد در صورتم! در لبخندم! ولى خب! شفا پيدا نكردم كه نكردم. حالا اينها يك طرف ، طرف ديگر دندانهاى جلويم هستندكه اينطورى هوا مى خورند و هميشه خشك هستند! خشك و سرد. كاش لبخند لعنتى حتى براى چند ثانيه عقب مى كشيد تا لب بالايم دندانها را خيس كند. گفتم لب بالايم يادم آمد آنهم ترك خورده است، چه تركى! گاهى كمى خون ميزند بيرون، مى افتد بين خط دو دندان جلويم و خيسشان مى كند، كه هيچ بد هم نيست. بى بى بتول كه زنده بود رب انار مى ماليد لاى ترك لبم. از وقتى بى بى بتول مرده اوضاعم هم بدتر شده. سر قبرش يكى دو تا تو سرى و چك هم سر لبخند هميشگى ام خوردم. فشار لبخندم چنان است كه موهايم سفيد شده . آقا لُب مطلب اين است كه ديگر تحملش را ندارم. اما چه مى شود كرد مريضى است ديگر ! بهش مى گويند " خستگى لبخند" ... شما قدر سلامتى ات را بدان.
.
@homayounghanizadeh
#همايون_غنى_زاده
(اين متن از همايون غنى زاده عزيز هست كه در صفحه خودشون خواندم و به شدت باهاش ارتباط برقرار كردم و به همين خاطر ازشون اجازه گرفتم و در اينجا كپى كردم)
بى بى بتول مى گفت مرض دارى، مرض لبخند. بهدارى سر نبش هم مى گفت اسمش"خستگى خنده" است. به بى بى بتول گفته بودند: لبخندم خسته تر از اينه كه خودش را جمع و جوركنه.راست گفته بودند، چون بى پدر خودش را مدتهاست ولو كرده است روى صورتم و از جاش تكان هم نمى خورد. خودش رو موذيانه وا داده است روى لبهايم و ناى رفتن هم ندارد. مدتهاست تمام خطوط صورتم از خستگى خنده ام دردشان گرفته. بى بى بتول وازلين مى ماليد كه عالى نبود ولى خوب بود. يه كم مى سوخت ولى خوب بود. بدتر از همه شبهاست كه زمان خوابيدن هم نمى رود. بى پدر حتى وقتى بى بى بتول مُرد هم از روى صورتم تكان نخورد. درد بى درمان است درد بى درمان! خدا نصيب دشمنم هم نكند. بى بى بتول نذر كرده بود و مى گفت حتما شفا دهنده شفايم خواهد داد و هى ورد مى خواند و شفا دهنده را فوت مى كرد در صورتم! در لبخندم! ولى خب! شفا پيدا نكردم كه نكردم. حالا اينها يك طرف ، طرف ديگر دندانهاى جلويم هستندكه اينطورى هوا مى خورند و هميشه خشك هستند! خشك و سرد. كاش لبخند لعنتى حتى براى چند ثانيه عقب مى كشيد تا لب بالايم دندانها را خيس كند. گفتم لب بالايم يادم آمد آنهم ترك خورده است، چه تركى! گاهى كمى خون ميزند بيرون، مى افتد بين خط دو دندان جلويم و خيسشان مى كند، كه هيچ بد هم نيست. بى بى بتول كه زنده بود رب انار مى ماليد لاى ترك لبم. از وقتى بى بى بتول مرده اوضاعم هم بدتر شده. سر قبرش يكى دو تا تو سرى و چك هم سر لبخند هميشگى ام خوردم. فشار لبخندم چنان است كه موهايم سفيد شده . آقا لُب مطلب اين است كه ديگر تحملش را ندارم. اما چه مى شود كرد مريضى است ديگر ! بهش مى گويند " خستگى لبخند" ... شما قدر سلامتى ات را بدان.
.
@homayounghanizadeh
#همايون_غنى_زاده
(اين متن از همايون غنى زاده عزيز هست كه در صفحه خودشون خواندم و به شدت باهاش ارتباط برقرار كردم و به همين خاطر ازشون اجازه گرفتم و در اينجا كپى كردم)
بیشتر...
تبلیغات