.مادرم صندوق صدقات جونم براتون بگه مادر من اعتقاد عجیبی به صدقه دادن دفع بلا این حرف ها داره

.مادرم صندوق صدقات جونم براتون بگه مادر من اعتقاد عجیبی به صدقه دادن دفع بلا این حرف ها داره
.
مادرم و صندوق صدقات
.
جونم براتون بگه مادر من اعتقاد عجیبی به صدقه دادن و دفع بلا و این حرف ها داره
از اون قدیم ندیما که من بچه بودم هر هفته شنبه ها صبح قبل از اینکه بره سر کار یه پولی به نیت همه ی اعضای خانواده مینداخت تو صندوق ...
بعدم باید دونه به دونه اسم میبرد
+ این به نیت سلامتی بچه ام ، این به نیت مادرم ، این به نیت برادرم که تو کشور غریبه ، این به نیت بچه های خواهرام ....
_ مادر جان خدا خودش نامه ی نا نوشته خوانه ، حالا احتیاج نیست دونه دونه اسم ببری بیا بریم دیر شد .....
( مادرمم که همیشه بی توجه به حرف های من اون کاری که خودش فکر می کنه درسته رو انجام میده ? )
القصه ، چند ماه پیش دیدم چندتا لباس و خرت و پرت جمع کرده ، گفتم مادر اینا چیه ؟
گفت اینارو به اضافه ی پول صدقه این چند ماه کنار گذاشتم بدم به فلانی که نیازمنده
با خنده گفتم مادر جان تغییر رویه دادیااا پول صندوقو خودت میبری میدی
گفت چی بگم والا هر کی یه چیزی میگه ؛ یکی میگه پول این صندوق ها به دست نیازمندا میرسه یکی میگه نمیرسه یکی میگه میدن به نیازمندای کشورهای دیگه یکی میگه میدن به نیازمندهای کشور خودمون ، اینجوری خودم ببرم بدم خیالم راحت تره .
بگذریم
فقط خواستم بگم از تو مسئول محترم تا تو آدم خَیّر تا تو فلان هنرپیشه ی نیکوکار حواست باشه که بدترین خیانتی که می تونی بکنی اینه که با باورهای مردمت بازی کنی ، همین .
#‌صندوق_صدقات #‌اعتماد

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط