| 6 سال پیش Mohammad Motamedi

.چون آید هرچه آید شود یک بلا گردد صد شود آتش از گرمی فتد، مهر از فروغ فلسفه باطل

.چون آید هرچه آید شود یک بلا گردد صد شود آتش از گرمی فتد، مهر از فروغ فلسفه باطل
.
چون بَد آید هرچه آید بَد شود
یک بلا دَه گردد و دَه صد شود
.
آتش از گرمی فتد، مهر از فروغ
فلسفه باطل شود، منطق دروغ
.
پهـلــوانـی را بغلطـانـد خسی
پشه‌ای غالب شود، بر کرکسی
.
کــور گردد چشم عقل کنجکاو
بشکند گردونه‌ای را شاخ گاو
.
نیکبختان راست ابر فرودین
زیب بخش ملک و مشاطه زمین
.
تیره بختان راست باران بهار
سیل خرمن کوب و برق شعله بار
.
آن یکی چون مرغ پرد بر اثیر
درنوردد شش جهت را روی و زیر
.
نه بلا دامی به راهش افکند
نه کمند حادثه بر وی تند
.
این یکی آهسته پیماید رهی
لغزدش پائی و افتد در چهی
.
این یکی را آب سیل خانه کوب
آن یکی را مرکب سهل الرکوب
.
خاک آن را نیشکر بارآورد
این یکی را حنظل و خار آورد
.
این یکی را آتش افروزد چراغ
بر دل آن یک نهد چون لاله داغ
.
این یکی را باد پیک مژده بر
این یکی را حامل رنج وخطر
.
#‌قصيده_لاميه #‌وثوق_الدوله #‌وثوق #‌تسليت #‌محمد_معتمدی #‌محمدمعتمدی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط