|
6 سال پیش
مینا قاسمیزوارهبیانیه ٢٧ سالگی ام: امروز از زمین آسمان بارید از هوا آلودگی از زمین لرزش، مادر درد می کشید من
بيانيه ٢٧ سالگي ام:
امروز از زمين و آسمان باريد از هوا آلودگي و از زمين لرزش، مادر درد مي كشيد و من سعي مي كردم خود را به بيرون پرتاب كنم در حین تلاش كردن براي چند لحظه ارتباطم با اطراف قطع شد، همه جا تاریک شد و وقتي چشم باز كردم به جاي آب همه جا هوا بود و زمين و چيزي به نام انسان...!
٢٧ سال پيش آخرين روز پاييز متولد شدم و با يلدا، دختر سيه موي آذري سر سفره چله مادر بزرگ اولین جشن زندگیم را تجربه کردم، آن روز همه چيز خوب بود؛ آدم ها، آسمان، زمين و حتي خدا!!! شاید هم من فکر می کردم اینجا همه چیز خوب است و زندگی بزرگ تر و زیباتر و رنگی تر از جایی است که از آن آمده ام... اما حالا كه براي بيست و هفتمين بار متولد شدم همه چيز تغيير كرده است آدم ها، آسمان، زمين و حتي خدا!!!!
بیست و شش سالگی ام؛ یکی از طلایی ترین سال های عمرم تاکنون بود و در سالی که گذشت بخشی از زندگی، دانسته ها، تجربه ها، ایده ها و عقاید و باورهایم به اثبات رسیدند.دانستم هیچ چیز در این دنیا غیر ممکن نیست و بالاخره باور كردم كه آدم ها مي توانند چقدر بد باشند، باور كردم آسمان مي تواند بدجنس باشد ، باور کردم زمين مي تواند همه دارايی خودش را ببلعد و نشخوار کند، باور کردم که خدا هم می تواند گاهی انسان شود، می تواند آنچه هست نباشد و حتی می تواند بر همه چیز چشم ببند و بی صدا و بی خیال گوشه ای در آفتاب بنشیند، چای بنوشد، از اتاق شیشه اش دنیا را نظاره کند و هرزگاهی هم پوزخند بزند به هر آنچه خیلی جدی گرفته می شود...و باور کردم که ما می توانیم خدای روی زمین باشیم.
تجربه ها کردم و فهمیدم با گذر از هر سال فرصت آزمون و خطاهایم کمتر می شود پس مینای روزهای پر هیاهو با دنیای هیجان انگیزش باید این زمان برق آسا را رام خود کند و عنان زندگیش را قدرتمندتر به دست گیرد.
در این روزهای آخر پاییز به جای شمردن جوجه های سال قبل، دیگ تجربه های کسب شده ام را بار گذاشته ام تا معجونی از آنها برای ادامه بهتر زندگی طبخ کنم و حالا که می دانم واقعا واقعا بزرگ شده ام و جدیتم برای آنچه از زندگی می خواهم به اثبات رسیده است تشویق ها و تنبیه های بیشتری برای خود در نظر گرفته ام تا از مسیر اهداف در پیش رو و راه انسانیت خارج نشوم.
در آستانه تغییر فصل سن جدید مثلث موفقیت زندگیم به 4 ضلع زمان، صبر، تلاش و اعتماد به او تبدیل و مربعی را تشکیل داده که مرا استوار تر کرده است.
27 سالگی ام مرا تشویق به انجام کارهای بزرگی می کند که تا دیروز فقط به آنها می اندیشیدم و از دور تماشایشان می کردم.
امانم بده اي عمر...
ميناقاسمي زواره
٦٩/٩/٢٩
#مينا_قاسمي_زواره
امروز از زمين و آسمان باريد از هوا آلودگي و از زمين لرزش، مادر درد مي كشيد و من سعي مي كردم خود را به بيرون پرتاب كنم در حین تلاش كردن براي چند لحظه ارتباطم با اطراف قطع شد، همه جا تاریک شد و وقتي چشم باز كردم به جاي آب همه جا هوا بود و زمين و چيزي به نام انسان...!
٢٧ سال پيش آخرين روز پاييز متولد شدم و با يلدا، دختر سيه موي آذري سر سفره چله مادر بزرگ اولین جشن زندگیم را تجربه کردم، آن روز همه چيز خوب بود؛ آدم ها، آسمان، زمين و حتي خدا!!! شاید هم من فکر می کردم اینجا همه چیز خوب است و زندگی بزرگ تر و زیباتر و رنگی تر از جایی است که از آن آمده ام... اما حالا كه براي بيست و هفتمين بار متولد شدم همه چيز تغيير كرده است آدم ها، آسمان، زمين و حتي خدا!!!!
بیست و شش سالگی ام؛ یکی از طلایی ترین سال های عمرم تاکنون بود و در سالی که گذشت بخشی از زندگی، دانسته ها، تجربه ها، ایده ها و عقاید و باورهایم به اثبات رسیدند.دانستم هیچ چیز در این دنیا غیر ممکن نیست و بالاخره باور كردم كه آدم ها مي توانند چقدر بد باشند، باور كردم آسمان مي تواند بدجنس باشد ، باور کردم زمين مي تواند همه دارايی خودش را ببلعد و نشخوار کند، باور کردم که خدا هم می تواند گاهی انسان شود، می تواند آنچه هست نباشد و حتی می تواند بر همه چیز چشم ببند و بی صدا و بی خیال گوشه ای در آفتاب بنشیند، چای بنوشد، از اتاق شیشه اش دنیا را نظاره کند و هرزگاهی هم پوزخند بزند به هر آنچه خیلی جدی گرفته می شود...و باور کردم که ما می توانیم خدای روی زمین باشیم.
تجربه ها کردم و فهمیدم با گذر از هر سال فرصت آزمون و خطاهایم کمتر می شود پس مینای روزهای پر هیاهو با دنیای هیجان انگیزش باید این زمان برق آسا را رام خود کند و عنان زندگیش را قدرتمندتر به دست گیرد.
در این روزهای آخر پاییز به جای شمردن جوجه های سال قبل، دیگ تجربه های کسب شده ام را بار گذاشته ام تا معجونی از آنها برای ادامه بهتر زندگی طبخ کنم و حالا که می دانم واقعا واقعا بزرگ شده ام و جدیتم برای آنچه از زندگی می خواهم به اثبات رسیده است تشویق ها و تنبیه های بیشتری برای خود در نظر گرفته ام تا از مسیر اهداف در پیش رو و راه انسانیت خارج نشوم.
در آستانه تغییر فصل سن جدید مثلث موفقیت زندگیم به 4 ضلع زمان، صبر، تلاش و اعتماد به او تبدیل و مربعی را تشکیل داده که مرا استوار تر کرده است.
27 سالگی ام مرا تشویق به انجام کارهای بزرگی می کند که تا دیروز فقط به آنها می اندیشیدم و از دور تماشایشان می کردم.
امانم بده اي عمر...
ميناقاسمي زواره
٦٩/٩/٢٩
#مينا_قاسمي_زواره
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
