|
6 سال پیش
Mostafa Amini

.حالا دیگر گوشهایم بوی نم خاک می بیند چشمانم قصه دریا می خواند آنجا که تلاطم خروشت سر به بلندای

.حالا دیگر گوشهایم بوی نم خاک می بیند چشمانم قصه دریا می خواند آنجا که تلاطم خروشت سر به بلندای
.
حالا دیگر گوشهایم
بوی نم خاک می بیند
و چشمانم قصه ی دریا می خواند
آنجا که تلاطم خروشت سر به بلندای آسمان دارد .
پاییز غبطه شکوه چشمان توست
جامانده از همه ی بی حوصلگی ها
#‌ماندن
تنها به امید وصل توست.
#‌سرما
بهانه ای برای در آغوش کشیدنت
ای شکوه تنها در میان حصار طلایی پاییز
تو ارمغان کدامین جهانی ...
✍️ @mostafa_nasiri_sc

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط