بیانیه ٢٦ سالگی ام: چند لحظه سکوت صدای گریه برای بیست ششمین بار تکرار شدم آهای دنیا من آمدم...هر

بیانیه ٢٦ سالگی ام: چند لحظه سکوت صدای گریه برای بیست ششمین بار تکرار شدم آهای دنیا من آمدم...هر
بيانيه ٢٦ سالگي ام:?? چند لحظه سكوت
صداي گريه
…و براي بيست و ششمين بار تكرار شدم
آهاي دنيا من آمدم... هر سال بزرگ و بزرگتر مي شوم، شايد جوان تر و شايد هم پيرتر...
حال كه توالي سال هاي عمرم ازيك ربع قرن گذشته و به اضافه يك شده...بوي پختگي مي دهد بخشي از خامي هايي كه با آتش تجربه داغ ديده است.
با ديدن بيست و ششمين تكرار آمدنم، باورم شد همه چيز واقعي است، باورم شد بزرگ مي شوم، باورم شد چقدر جدي ام و شايد كمي متفاوت...
سخت گذشت اما خوب بود!
سخت مي گذرد اما حالم خوب است!
دير رسيده ام اما به چيزهايي كه خواسته ام رسيده ام
دشوار است اما ميدانم به آنچه در انديشه دارم خواهم رسيد، آرام و بي صدا...آنقدر كه بعدها از خودم سوال كنم، چه شد!؟
وقتي مي دانم دستي كه ديده نمي شود مرا از تنگ به بركه، از بركه به رود، از رود به درياچه، از درياچه به دريا، از دريا به اقيانوس و از اقيانوس به عالمي بي انتها مي برد نبايد سوال كنم چه شد!!
بايد ايستاد و مقاومت كرد
بايد نشست بر بلندي زندگي وهمه چی را تماشا كرد و لذت برد
جنگيدن خوب نيست اما نبايد شكست خورد!
مواقعي است كه بايد نگاه كرد و منتظر شد، زمان همه تكه هاي نا مشخص پازل زندگي را جور مي كند ...و من نگران نيستم
آنچه كه بايد، اتفاق خواهد افتاد!

گاهي دوست دارم زندگي رهايم كند، كنار جوي آب باغ انار بنشينم و براي مدتی نا مشخص بروم توي فكر...
شايد هم من بايد ناگهان رها كنم
اما نه، زود است!
زمانش كه برسد خودش رها مي شود.

٢٦ سالگي ام به چيزي فراتر از زندگي فكر مي كند... "امانم بده اي عمر، راه هاي نرفته زيادي است كه بايد رفت"

ميناقاسمي زواره✅?
٦٩/٩/٢٩

#‌تولد #‌آسمان #‌مينا_قاسمي زواره #‌عكس

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط