فروشنده من اسمش رو میزارم مینیمالیستى ترین اعجاز اقاى فرهادى...جادوى فرهادى ، هزارتوى فرهادى ، با جز

"فروشنده"
من اسمش رو ميزارم مينيماليستى ترين اعجاز اقاى فرهادى ...
جادوى فرهادى ،
هزارتوى فرهادى ،
با جزئيات ترين فرهادى ،
چقدر سخته راجع به فرهادى و آثارش حرف زدن ،
اما انقدر هيجان زده ام كه نمي تونم چيزى نگم ،
اين فيلم نبوغ فرهادى رو در داستان پردازى و قرار دادن شخصيت هاى قصه هاش در تعليق هاى عميق تر از فيلم هاى قبلش رو نشون ميده ، و ساختنِ موقعيت هاى متضادِ با فضاى داستان در همون لحظات ( اشاره به سكانس درخشان شام ) ،
استفاده از نكات ريز به عنوان مثال "گربه" و حضور اون به هر نوعى در نقاطه حساب شده و كلى جزئيات ديگه كه ميشه راجع بهشون طومار ها نوشت ....
تا روزى كه فيلم در كن اكران نشده بود ، تَن و بدنم ميلرزيد كه نكنه فرهادى مثل قبل نباشه ، اما وقتى اولين نقد هارو خوندم نفس راحتى كشيدم كه البته در هنگام ديدن فيلم به اندازه ى همون يكسال انتظار براى ديدن ثمره ى اين فيلم نفسم رو در سينه حبس كردم و وقتى به خودم ميومدم كه انگار ديگه براى خوردن قرص زير زبونى هم فرصتى نمانده بود ...
بازى ها يكي درخشان تر از ديگرى از ترانه خانوم عليدوستى و مهدى كوشكى گيان و....
ولى شهاب حسينى و فريد سجادى حسينى از ماندگار ترين بازى هاى اين سالها رو به تصوير كشيدن .
قطعا شهاب جان ميتونه جزو استثناء هاى كانديداتورى بازيگرىِ فيلم ها غير انگليسى زبان ديگر جشنواره ها و حتى برنده ى اون ها باشه ، همچنين خوده فيلم و فيلمنامه .
پ.ن : همچنان "درباره الى" رو از نگاهِ آماتور خودم سينما تر ميدونم و فيلم محبوبم اونه ، ولى خُب "فروشنده" عجيب ترينه و قطعا بهترين فيلمنامه ى اقاى فرهادى !
پ.ن ٢ : دوستان اين مطلب صرفا نظرات شخصىِ يكى از پيگير ترين و عاشقانِ سينماىِ اقاى فرهادىِ و نه نظر كارشناسانه ...
#‌اصغر_فرهادى#‌درخششتان#‌نبوغتان#‌مستدام