کانونادبیگیانان | گیان↔جان .گروس عبدالملکیان یک لحظه خواستم چون کودکى که ناشیانه دست در آتش فرو خواستم تو را آن سطرها گذش 4 سال پیش کتاب گروس گروس عبدالملکیان گروس عبدالملکیان عبدالملکیان کتاب 4 سال پیش Mozhdeh Lavasani |مژده لواسانی .من تو بارها زمان را در کافه ها خیابان ها فراموش کرده بودیم حالا زمان داشت از ما انتقام می 4 سال پیش کتابتاز با شعرخواندن چه احساسی را تجربه می کنید یک سوال نو آن که از شعر توقع رهایی دارد خوش تر آنکه شعر خوا 4 سال پیش کتابتاز شعر نو دوست دارید یا شعر کلاسیک یک سوال نو کلماتم را در جوی سحر می شویم لحظه هایم را در روشنی باران 4 سال پیش تاپ دختران شهر به روستا فکر می کنند دختران روستا در آرزوی شهر می میرند مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فک 4 سال پیش Mozhdeh Lavasani |مژده لواسانی .مهم نیست خانه ات کجا باشد برای یافتنت کافیست چشم هایم را ببندم خلاصه بگویم حالا هر قفلی که می خواهد 5 سال پیش ساره رشیدی | Sareh Rashidi .کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچکس به خانه اش نمیرسد گروس عبدالملکیان لحظات اولیه ورود سیل به 5 سال پیش تَنها صَفحه رَسمی شاعرانه .شعر نیما یوشیج دکلمه احمد شاملو هرکجای ایران که دست می گذارم درد میکند گروس عبدالملکیان تسلیت شاعرا 5 سال پیش تَنها صَفحه رَسمی شاعرانه .حالا که رفته ای ، بیا بیا برویم بعد ِ مرگت قدمی بزنیم ماه را بیاوریم پاهامان را تا ماهیان رودخانه 6 سال پیش تَنها صَفحه رَسمی شاعرانه گروس عبدالملکیان شعرانگی شاعرانه شعرسپید شعرکوتاه عاشقانه shaeranne 6 سال پیش Leyla Rajabi باد، رفتن بود زندگی، رفتن بود آمدن، رفتن بود انسان ابر در هزار شکل می گذرند...گروس عبدالملکیان 7 سال پیش نمایش بیشتر %SiteName% %FullName% %Title% %PublishDateTime%