کمک به فرد روان رنجور چگونه به فرد روان رنجور کمک کنیم

کسی که به عنوان فرد روان رنجور توصیف می‌شود، تمایل بهخلق افسردهدارد و به سختی می‌تواند با استرس‌های روزمره زندگی کنار بیاید.

این افراد همچنین ممکن است از احساس گناه، اضطراب و عصبانیت شدید رنج ببرند. امروزه در روانپزشکی،روان رنجوریدیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرد زیرا آن را اصطلاحی غیرمتداول می‌دانند. با این حال، مفهوم روانشناختی این اصطلاح هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد و به اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال هراس، اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال استرس پس از سانحه و بسیاری از موارد دیگر اشاره می‌کند.

اگرچه زندگی با فرد روان رنجور می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز و استرس‌زا باشد، اما شما می‌توانید یاد بگیرید که چه انتظاری داشته باشید؛ این امر کمک می‌کند که مسیرتان کمی راحت‌تر شود. در ادامه به نکاتی برای زندگی با فرد روان رنجور می‌پردازیم.

فرد روان رنجوربخش اول: درک رفتار عصبی فرد روان رنجور

۱. توجه داشته باشید که علائم عصبی به چه شکل هستند. علائم روان رنجوری بسته به اختلال عصبی خاصی که فرد دارد، متفاوت هستند. یک وجه اشتراک این است که افراد دارای تمایلات روان رنجور به‌طور محکمی با واقعیت مرتبط هستند، آن‌ها توهم یا هذیان را آنطور که فرد مبتلا به اختلال روان پریشی ممکن است تجربه کند، تجربه نمی‌کنند. با این حال، شاید متوجه برخی از موارد زیر شوید:

  • اضطراب مداوم
  • غمگینی یا افسردگی مداوم
  • عصبانیت، تحریک‌پذیری در مواجهه با موقعیت‌های استرس‌زا
  • احساس بی‌ارزشی نسبت به خود
  • اجتناب هراسی از موقعیت‌ها
  • رفتارهای اجباری
  • کمال‌گرایی
  • نگرش منفی یا بدبینانه
  • افکار منفی، مزاحم یا ناخوشایند تکراری
  • به راحتی اذیت شدن

۲. درک کنید که چه چیزی باعث تمایلات روان رنجوری می‌شود. بسیاری از افراد مبتلا به تمایلات روان رنجوری، هرگز یاد نگرفته‌اند که چگونه به خود آرامش، ملایمت و اطمینان دهند یا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند. اغلب، والدین فرد تنها در صورت برآورده شدن انتظارات خاص، به آن‌ها آرامش و اطمینان می‌دادند و آن‌ها را تحسین می‌کردند. اگر فرد معیارهای والدین خود را برآورده نمی‌کرد، از این ابراز محبت خودداری می‌شد. این امر می‌تواند یک عمر اضطراب، ترس و احساس گناه ایجاد کند.

  • این ترس از عشق مشروط ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد. فرد روان رنجور برای ایجاد احساس ارزشمندی نسبت به خود و کسب اطمینان از دیگران، به آن‌ها وابسته می‌شود اما همچنان می‌ترسد که باید انتظارات خاصی را برآورده کند وگرنه فرد به او آرامش یا اطمینان نمی‌دهد.
  • همچنین فرد روان رنجور ممکن است نسبت به رفتاری که با او شده است، خشم و عصبانیت عمیقی را احساس کند، اما در عین حال از ترس از دست دادن شخص و منبع آرامش خود، از ابراز خشم بترسد.

۳. درک کنید که این رفتار ناشی از ترس است. اضطراب نقش بزرگی در زندگی یک فرد روان رنجور دارد و او احتمالاً معتقد است که در نهایت، هر کاری که انجام دهد، مردم همچنان او را ترک خواهند کرد. بنابراین، بسیاری از رفتار او ناشی از محافظت از خود در برابر آسیب دیدن است.

  • یک فرد روان رنجور ممکن است زمانی سرد و دور شود که واقعاً به اطمینان و ارتباط شخصی نیاز دارد. همچنین احتمال دارد از حالت بسیار سردی، به حالتی بسیار نیازمند و وابسته تغییر کند.
  • سعی کنید اطمینان دهید که به او متعهد هستید. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «من به شما متعهد و در کنارتان هستم. مسائل همیشه آسان نخواهند بود، اما اگر ما در کنار هم بمانیم، هر چیزی را که برایمان پیش بیاید را مدیریت خواهیم کرد.»

۴. تشخیص دهید که یک فرد روان رنجور چگونه به استرس واکنش نشان می‌دهد. یک فرد عصبی اغلب نسبت به استرس، واکنش شدیدی نشان می‌دهد. از آنجایی که او مهارت‌های مقابله‌ای محدودی دارد، معمولاً به استرس به شیوه‌ای مخرب واکنش نشان می‌دهد، از خشم انفجاری گرفته تا مصرف دارو با الکل یا مواد مخدر.

  • احتمال دارد فرد با سایر رفتارهای ناسازگار به استرس واکنش نشان دهد، مانند تمیز کردن وسواسی یا سفارش دادن بیش از حد کالا، پرخوری و پاکسازی یا تریکوتیلومانیا (اختلال موکنی).
  • همچنین ممکن است اضطراب و تمایلات عصبی فرد به صورت فوبیا ظاهر شود و احتمال دارد به دلیل فوبیای اجتماعی، از ترک آپارتمان یا وارد شدن به موقعیت‌های اجتماعی خودداری کند.

فرد روان رنجوربخش دوم: مدیریت احساسات فرد روان رنجور

۱. به فرد فرصت دهید تا بتواند ارتباط برقرار کند. افرادی که دارای تمایلات روان رنجور هستند، احتمال دارد از دیدگاه استراتژیک، درونگرا ظاهر شوند؛ در حالی که گاهی اوقات می‌توانند سرگرم کننده و اجتماعی باشند، به نظر می‌رسد آنچه را که واقعاً احساس و فکر می‌کنند را برای خود حفظ می‌کنند. زمانی که با یک فرد روان رنجور زندگی می‌کنید، شاید احساس کنید که او مسائل شخصی را با شما در میان نمی‌گذارد. این به این دلیل نیست که او به شما اعتماد ندارد، بلکه به‌خاطر این است که او قبلاً هرگز چنین مسائلی را با کسی در میان نگذاشته است یا شاید زمانی که آن‌ها را مطرح کرده است، پاسخ خوبی دریافت نکرده باشد.

  • برا اینکه به طرف مقابل کمک کنید تا با شما ارتباط برقرار کند، کنار او بمانید و به او نشان دهید که اگر شروع به اعتماد به شما کند، از این تصمیم پشیمان نمی‌شود. اگر نشان دهید که به او اعتماد دارید، می‌توانید اعتماد او را به دست آورید.
  • اگر متوجه شدید که او آشفته است، می‌توانید بگویید: «آیا همه چیز مرتب است؟» یا «به نظر می‌رسد کمی اذیت شده‌اید. آیا می‌توانم در مورد چیزی به شما کمک کنم؟» از این طریق می‌توانید به او نشان دهید که واقعاً به او علاقه‌مند هستید و می‌خواهید احساسش را بدانید.

۲. صبور و سازگار باشید. وقتی با فرد روان رنجور زندگی می‌کنید، مواقعی پیش می‌آید که باید آگاهانه تصمیم بگیرید که او را تحمل کنید. صبر در زندگی موفق با چنین فردی، بسیار مهم است. آدم بزرگتری باشید، از دعواها و سوءتفاهم‌ها دوری کنید و تا جایی که می‌توانید او را تحمل کنید، فقط به این دلیل که بهتر می‌دانید.

  • مسائل زیادی در درون ذهن یک فرد روان رنجور می‌گذرد. رفتار غیرقابل قبول او ممکن است فقط یک مکانیسم دفاعی برای مقابله با احساساتش باشد. اگر او آسیب دیده باشد، شاید آن رفتار فقط ابزاری برای کنترل زندگی‌اش باشد. به خود یادآوری کنید که رفتار مورد نظر ناشی از روان رنجوری است و شخص نقشی در طرز صحبت خود ندارد. به‌خاطر سپردن این موضوع به شما کمک می‌کند که تحمل بیشتری داشته باشید.
  • اگر با آن فردی اختلافی پیدا کردید، سعی کنید توضیح دهید که برای آرام شدن به کمی زمان نیاز دارید. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «من از این مکالمه کمی آشفته هستم و نمی‌خواهم از روی عصبانیت چیزی آزاردهنده بگویم، چرا که به شما خیلی اهمیت می‌دهم. پس بیایید یک ساعت دیگر دوباره صحبت کنیم.»

۳. فرد را تشویق کنید تا به دنبال درمان باشد. یک فرد روان رنجور می‌تواند از درمان بسیار استفاده کند تا باورهای منفی (مانند دوست داشتنی نبودن او) را که منجر به تمایلات روان رنجور او می‌شود، از بین ببرد. روان‌درمانی، درمان شناختی-رفتاری، هنر یا موسیقی ‌درمانی، داروهای روانگردان و تمرینات تمدد اعصاب همگی می‌توانند به درمان اختلال روان رنجوری کمک کنند.

  • سعی کنید چنین جمله‌ای بگویید: «به نظر می‌رسد در حال حاضر زمان بسیار سختی را می‌گذرانید. آیا به این فکر می‌کنید که با کسی در مورد احساستان صحبت کنید؟»
  • این نیز ممکن است مفید باشد که از یک درمانگر کمک بخواهید؛ چرا که مکانی امن برای تخلیه ناامیدی به شما می‌دهد و احتمالاً درمانگر می‌تواند به شما توصیه کند که چگونه با محبت نسبت به این شخص رفتار کنید.
  • برخی از افراد به دلیل برچسب‌های منفی که در مورد سلامت روان قرار دارد، در برابر هر نوع درمان سلامت عاطفی بسیار مقاوم هستند. به همین دلیل، سعی کنید که با شخص مورد نظر صبور باشید، به او پیشنهاد دهید که با هم به جلسات مشاوره بروید یا ذکر کنید که برای مقابله با مشکلات خود، به دنبال کمک بوده‌اید. این به او نشان خواهد داد که شما درمان را به عنوان چیزی برای افرادی که «بیمار» هستند، نمی‌بینید، بلکه آن را به‌طور کلی به عنوان ابزاری برای مقابله با مشکلات و چالش‌های زندگی می‌بینید.

۴. بدانید که اختلال فرد چگونه تشخیص داده می‌شود. تشخیص روان رنجوری مستلزم ارزیابی حرفه‌ای پزشک و متخصص سلامت روان است. ابتدا پزشک سابقه پزشکی دقیق فرد را بررسی می‌کند و ممکن است لازم باشد که فرد تحت یک آزمایش فیزیکی کامل قرار گیرد. هنگامی که مشکلات سلامتی مشخص شود، معمولاً معاینات سلامت روان توسط روانپزشک توصیه می‌شود.

  • آزمایش‌های فیزیکی برای اطمینان از اینکه علائمی که فرد تجربه می‌کند ناشی از مشکلات سلامتی مانند افتادگی دریچه میترال، تومور مغزی یا مشکلات تیروئید نیست، انجام می‌شود؛ چرا که این مشکلات سلامتی می‌تواند باعث بسیاری از علائم عصبی مانند هیپرونتیلاسیون و تپش غیرطبیعی قلب شود.
  • یک روانشناس ممکن است چنین تست‌هایی را برای تشخیص و ارزیابی روان رنجوری اجرا کند: مقیاس روان رنجوری برونگرایی و گشودگی (NEO-R)، تست شخصیت ۱۶ عاملی کتل (16PF) و برنامه ناسازگاری اجتماعی.

بخش سوم: پیش رفتن در روزهای سخت

۱. از مشاجره جدا شوید. افراد روان رنجور با خلق و خوی پایدار مشکل دارند، احساس خشم و گناه را در درون خود نگه می‌دارند و ترس و اضطراب را در افکارشان پرورش می‌دهند. به همین دلیل، آن‌ها بسیار بی‌ثبات هستند و نسبت به چیزهای کوچکی که شما می‌گویید یا انجام می‌دهید و چیزهایی که توسط افراد «عادی» به عنوان مسائل سطحی برداشت می‌شوند، واکنش شدید نشان می‌دهند. بنابراین، اگر می‌توانید از مشاجره با فرد اجتناب کنید، این بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.

  • به‌خاطر داشته باشید که منطقی بودن برای آن‌ها دشوار خواهد بود، به خصوص زمانی که در میان یک دعوای شدید هستند. اگرچه ممکن است ادامه مشاجره وسوسه انگیز باشد، اما تمام تلاشتان را بکنید تا از برخورد‌های ناسالم جدا شوید، منتظر شوید تا فرد آرام شود و بعداً با او صحبت کنید.
  • با این حال، چون افراد روان رنجور اغلب از ترک شدن می‌ترسند، به او اطمینان دهید که برای همیشه ترکش نمی‌کنید یا تسلیم نمی‌شوید؛ بلکه فقط مقداری فاصله می‌گیرید تا آرام شوید.
  • وقتی (یا اگر) تصمیم گرفتید که دوباره به مکالمه بپردازید، صدای خود را آرام نگه دارید و سعی کنید مکالمه را طوری بیان کنید که به او کمک کند تا کمتر حالت تدافعی داشته باشد. به عنوان مثال، او را به انجام کار اشتباهی متهم نکنید.

۲. از انتقاد بیش از حد خودداری کنید. انتقاد از یک فرد روان رنجور آسان است، به خصوص زمانی که احساس می‌کنید این افراد تا حدودی از فرآیند‌های ذهنی خود آگاهی دارند. اما باید به این مسئله توجه داشته باشید که اگرچه ممکن است فرد از رفتارش اطلاع داشته باشد، اما برای مقابله با احساساتش به کمک نیاز دارد.

  • این بدان معنا نیست که او باید از همه چیز فرار کند. اگر او حرفی می‌زند که شما را آزار می‌دهد، پس باید سعی کنید در مورد آن با او صحبت کنید.
  • شاید استفاده از ارتباط غیرخشونت‌آمیز در این شرایط مفید باشد. این به سادگی شامل بیان آنچه مشاهده کرده‌اید بدون ارزیابی اینکه چرا شخص تصمیم گرفته است آنچه را که انجام داده است بگوید یا انجام دهد، می‌باشد. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «گفتید که دوست ندارید من در کنارتان باشم. من احساس ناراحتی می‌کنم و می‌خواهم بدانم که آیا می‌توانیم در مورد منظورتان از این جمله صحبت کنیم؟» این به فرد روان رنجور کمک می‌کند تا حالت تدافعی نداشته باشد.

۳. محدودیت‌هایی را تعیین کنید. این خیلی خوب است که تصمیم گرفته‌اید با وجود چنین رفتاری، در کنار فرد عزیزتان بمانید و در طول زندگی از او حمایت کنید. با این حال، باید برای خود محدودیت‌هایی تعیین کنید. اگر شخصی که با او زندگی می‌کنید از شما سوءاستفاده فیزیکی یا کلامی می‌کند، لازم است که او را ترک کنید.

  • از مطرح کردن محدودیت‌های خود با شخصی که با او زندگی می‌کنید، نترسید. به او توضیح دهید که دوستش دارید و می‌خواهید در کنارش بمانید، اما اگر او رفتار پرخاشگرانه‌ای نسبت به شما داشته باشد یا از شما سوءاستفاده کند، نمی‌توانید بمانید.
  • محدودیت‌ها از فردی به فرد دیگر متفاوت است؛ با این حال، به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «شما شخص بسیار مهمی در زندگی من هستید و من متعهد هستم که در زمان‌های سخت تلاش کنم. با این حال، اگر شما به صورت فیزیکی یا کلامی به من توهین کنید، نمی‌توانم با آن کنار بیایم. امیدوارم درک کرده باشید که این مرزی است که باید برای خودم تعیین کنم.»

۴. بدانید که این تصمیم شماست. زمان‌هایی وجود خواهد داشت که بسیار سخت است و همچنین زمان‌های خوبی وجود خواهد داشت. لحظاتی پیش می‌آید که می‌خواهید موقعیت را ترک کنید و زندگی جدیدی را شروع کنید. شما باید به یاد داشته باشید که خودتان تصمیم گرفته‌اید که بمانید و وظیفه‌ای نسبت به شخص ندارید. به‌خاطر تجربه چنین احساساتی، احساس گناه نکنید؛ چرا که کاملاً طبیعی است.

  • اگر در هر شرایطی تصمیم می‌گیرید که بمانید، سعی کنید در مسیر امیدواری قدم بردارید. با این امید می‌توانید ادامه دهید، این باور که روزی او بهتر خواهد شد، غیرممکن نیست!

فرد روان رنجوربخش چهارم: پیشنهاد کمک

۱. به فرد کمک کنید احساس دوست داشته شدن کند. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد یک رابطه سالم و محبت‌آمیز می‌تواند تأثیر ثبات بخشی بر فردی با تمایلات روان رنجوری داشته باشد. حمایت یک شریک متعهد و تجربیات عاطفی مثبت می‌تواند اعتمادبه‌نفس فرد را افزایش دهد و عزت نفس پایین را که معمولاً توسط این افراد تجربه می‌شود، کاهش دهد.

  • افراد دارای تمایلات روان رنجور احساس می‌کنند که مورد بی‌مهری قرار می‌گیرند یا اینکه عشق فقط مشروط است. به همین دلیل، آن‌ها اغلب همه چیز را به شیوه‌ای بسیار جدی‌تر از حالت «عادی» برداشت می‌کنند. یک دعوا ممکن است فرد را مجبور کند که باور کند رابطه تمام شده است. به فرد کمک کنید بفهمد که عشق آنقدرها هم سیاه و سفید نیست و حتی در شرایط سخت، شما در کنارش خواهید بود.
  • کارهایی انجام دهید که او احساس کند برایتان ارزش زیادی دارد و با وجود این شرایط، او را دوست دارید. اگر او احساس کند کسی آنجاست تا دوستش داشته باشد، ممکن است احساس امنیت بیشتری کند. به او اطمینان دهید که برای مدت طولانی در کنارش هستید.
  • به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «من شما را دوست دارم و از حضورتان در زندگی‌ام سپاسگزار هستم.» یا می‌توانید به ویژگی خاصی از فرد اشاره کنید که واقعاً آن را دوست دارید. به عنوان مثال: «شما قلبی بسیار مهربان و بخشنده دارید و این یکی از چیزهای موردعلاقه من در مورد شماست.»
  • همچنین اگر او در مورد خودش احساس ناامنی خاصی می‌کند، می‌توانید به این نکته اشاره کنید که هر کسی نقص‌هایی دارد. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «می‌دانید، شما هم باید با من کنار بیایید.» و به ویژگی که می‌دانید او را عصبی می‌کند، اشاره کنید. با این حال، سعی کنید این نوع مکالمه را سبک نگه دارید. شما نمی‌خواهید شروع به بیان کردن تمام جزئیات منفی در مورد خود و این شخص کنید.

۲. به فرد کمک کنید احساس گناه نکند. شاید فرد به خوبی از این مسئله آگاه باشد که رفتارش همیشه قابل قبول نیست، اما ممکن است برای او دشوار باشد که از انجام رفتارهای آزاردهنده خودداری کند. به احتمال زیاد، او نمی‌داند چرا این گونه رفتار می‌کند و شاید برای آن متأسف شود، اما نمی‌داند باید چه کاری در مورد آن انجام دهد.

  • شما می‌توانید از طریق صحبت در مورد اینکه چگونه امیدوار هستید او بتواند رفتارش را بهبود بخشد اما می‌دانید که این کار برایش سخت است، به او اطمینان دهید؛ مطمئن شوید که او می‌داند دوستش دارید و می‌خواهید به او کمک کنید تا بهتر شود.
  • به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «من می‌توانستم ببینم که شما واقعاً در حال مبارزه بودید و می‌خواستید کار درست را انجام دهید، اما آنقدر عصبانی بودید که نتوانستید واکنش متفاوتی نشان دهید. همه ما گاهی کنترل خود را از دست می‌دهیم.» همچنین می‌توانید بگویید: «دفعه بعد که چنین چیزی اتفاق می‌افتد، می‌توانید سعی کنید از موقعیت یاد بگیرید و از آن برای واکنش متفاوت استفاده کنید. من شما را خیلی دوست دارم و می‌دانم که لحظه سختی برایتان بود.»

۳. از تشویق رفتار منفی خودداری کنید. هنگامی که فرد سعی می‌کند رفتاری را انجام دهد که شما آن را مناسب نمی‌دانید، تمام تلاشتان را برای جلوگیری از آن انجام دهید. برای مثال، اگر او شروع به صحبت در مورد اینکه چگونه همه از او متنفرند کرد، می‌توانید از او بپرسید که چه چیزی باعث می‌شود این فکر را کند. به چند نمونه از تجربیات خوب او با افراد دیگر اشاره کنید یا افرادی را نام ببرید که می‌دانید دوستش دارند و به او اهمیت می‌دهند.

  • گاهی اوقات، شاید بهتر باشد چند دقیقه از خانه دور شوید. اگر احساس می‌کنید به‌خاطر رفتار فرد از دست او عصبانی می‌شوید، باید قبل از ادامه هر مکالمه‌ای، تمام تلاشتان را برای آرام کردن خود انجام دهید. با این حال، باید به فرد اطمینان دهید که کمی دیگر به خانه برمی‌گردید.

هشدار

  • اگر زمانی که فرد ناراحت است، شما، شخص دیگری یا خودش را به آسیب فیزیکی تهدید می‌کند، احتمالاً نیازی به تماس با پلیس نیست. انجام این کار ممکن است اعتماد فرد نسبت به شما را از بین ببرد و در صورت واکنش بیش از حد، باعث شود پلیس از روش‌های فیزیکی برای جلوگیری استفاده کند. در عوض، اگر احساس می‌کنید که به کمک نیاز دارید، با اورژانس تماس بگیرید.

منبع:

https://www.wikihow.com/Live-With-a-Neurotic



#‌روانشناسی منبع: دکتر کامیار سنایی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط

آگورافوبیا یک وضعیت روانشناختی است که باعث ترس بیش از حد از موقعیت های خاص می شود. برخی از افراد حتی ممکن است از ترک خانه خود اجتناب کنند. آگورافوبیا با درمان قابل کنترل است که شامل دارو درمانی، درمان شناختی رفتاری و تغییر سبک زندگی است. هر چه زودتر تشخیص و درمان را دریافت […]

6 ماه پیش

اختلال اضطراب فراگیر (GAD) چیست؟ علائم و نشانه های GAD، درمان اختلال اضطراب فراگیر، دارودرمانی برای اضطراب

6 ماه پیش

کتاب صوتی وسواس: کتاب خودیاری برای درمان وسواس فکری- عملی به زبان ساده توسط دکتر کامیار سنایی در مردادماه سال ۱۳۹۹ نگاشته شد. این کتاب راهنمایی جامع برای...

۴ هفته پیش

خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی را برای رشد فرد فراهم می‌سازد. روش‌هایی كه والدین در تربیت فرزندان خود به كار می‌گیرند، نقشی اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها خواهد داشت به‌طوریکه اکثر مشکلات رفتاری کودکان منعکس کننده‌ی رفتارهای است.

7 ماه پیش

اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی مزمن است که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، سطح انرژی و رفتار می شود. دوره‌های شیدایی و هیپومانیک نشانه اصلی این بیماری هستند و اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دوره‌های افسردگی نیز دارند. این بیماری با داروها، رواندرمانی، تغییر شیوه زندگی و سایر درمان ها قابل کنترل […]

6 ماه پیش

کتاب خودیاری برای درمان پانیک کتابی است به زبان ساده درباره حملات پانیک. در این کتاب در ابتدا خواننده با ساختار پانیک و دلایل ایجاد آن آشنا می شود

۴ هفته پیش

کتاب خودیاری برای درمان وسواس فکری عملی به زبان ساده توسط دکتر کامیار سنایی مرداد ماه سال ۱۳۹۹ نگاشته‌شد. بهنرین کتاب برای کمک به درمان وسواس فکری عملی...

۴ هفته پیش

فرزندپروری مبتنی بر ترس می تواند بر رشد، سلامت روان و رابطه شما با فرزند شما تأثیر بگذارد.

7 ماه پیش

اضطراب جدایی چیست؟ طبیعی است که فرزند خردسال شما هنگام جدایی از شما احساس اضطراب کند. در اوایل کودکی، گریه کردن، عصبانیت، یا چسبیدن (همه نشانه‌های اضطراب جدایی) واکنش‌های سالم به جدایی و مرحله طبیعی رشد هستند. ممکن است از تولد کودک شروع شود و ممکن است تا سن چهار سالگی دوباره تکرار شود. در […]

6 ماه پیش

بیشتر...