"" بيا تا قدر يك ديگر بدانيم ""
اين روزها همش از مرگ و مير گفتيم هنوز اشك چشممان براى از دست دادنِ عزيزانى كه پشت هم از اتفاقات يك سالِ گذشته ؛ آسمان ، زمين دريا ، كوهستان و كرونا از دست داديم نگذشته بود كه خبر فوت كارگردان موسيقى دان و شاعر فرهيخته امان آقاى سينايي را شنيديم وهنوز فرصت همدرى را پيدا نكرده بوديم كه خبر فوت نابهنگام عزيز ترين ، مهربان ترين ، بى حاشيه ترين دوست و بازيگر زيبا و مادرى جوان را ميدهند . ماهچهره عزيزم ماه ترين ... واى خدايا چه كنيم با اين همه داغ ، مشكلات و معظلات اجتماعى ؟
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
بر من نفسی نیست . نفسی نیست
در خانه کسی نیست
نکن امروز را فردا
بیا با ما که فردایی نمی ماند
که از تقدیر و فال ما
در این دنیا کسی چیزی نمی داند
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خود
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم به تو بر می خورم اما
در تو شده ام گم به من دسترسی نیست
نکن امروز را فردا
دلم افتاده زیر پا
بیا ای نازنین ای یار
دلم را از زمین بردار
در این دنیای وانفسا
تویی تنها . منم تنها
نکن امروز را فردا . بیا با ما . بیا تا ما
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
در این دنیای نا هموار
که می بارد به سر آوار
به حال خود مرا نگذار
رهایم کن از این تکرار
آن کهنه درختم که تنم غرقه ی برف است
حیثیت این باغ منم . خار و خسی نیست
حیثیت این باغ منم . خار و خسی نیست
#‌ebi #‌mahshidhamedi